در فضاي مجازي افرادي هستند که شايد هيچ شناختي از همديگر نداشته و گاه آدرس‌هاي اشتباه به يکديگر مي‌دهند تا نشاني از خود برجاي نگذارند و اين‌ها همه سلامت روان افراد را با چالش‌ جدي، مواجه کرده است.
 انسان امروز توسط ارتباطات نامرئي احاطه شده و روزبه‌روز واقعيت فيزيکي خود را به‌عنوان يک سوژه‌ انساني از دست مي‌دهد و به شيء‌ ناپيدا و پنهان‌شده در پشت خطوط و امواج الکترونيکي و پرتوهاي نوري تبديل مي‌شود‌ که گاه تنها صدايي از خود به‌جا مي‌گذارد.
اگر تلفن و رايانه را محصول دوران مدرن بدانيم، پديده‌ي پيامک، بلوتوث، چت، ايميل و... از دستاوردهاي پست‌مدرنيسم به‌شمار مي‌روند. اين گذار تاريخي با حاکم کردن و ميدان‌ دادن به فضاي مجازي، انسان را از حضور علني محروم کرده و به عينيت او آسيب زده است.
جهان مجازي و سلامت روان
قرن بيست‌ويکم با مجازي‌سازي ارتباطات شروع شد. ابررسانه‌ها بيش از آن‌چه که مخاطب انتظار و ظرفيت دارد، به او ارائه مي‌کنند. بين جهاني‌شدن و فضاي مجازي، ارتباطي دو‌سويه برقرار است.
از طرفي مي‌توان جهاني‌شدن را عامل پديدآيي فضاي مجازي دانست و فروپاشي مرزهاي انساني را به آن نسبت داد و از طرف ديگر، گسترده بودن ارتباطات مجازي و ماهيت بي‌مکاني و بي‌زماني و فراگير‌بودن آن و بارش فکري نابه‌هنگام آن‌را عامل شکستن مرزهاي سنتي و قبيله‌اي و يکپارچه‌سازي ارزش‌هاي انساني دانست.
به اين‌ترتيب، جهان رفته‌رفته از وضعيت ديالوگ (گفت‌وگو) خارج شده و به‌سوي مونولوگ (تک‌صدايي) پيش رفته است و يکي، همه را مجاب مي‌کند که گفتمان او را بپذيرند.
در يک فضاي ارتباطي واقعي که به‌طور معمول حضور يک يا چندنفر بارز است، طرفين با مخاطب قرار‌دادن همديگر، اطلاعاتي هرچند اندک معاوضه مي‌کنند و به حريم همديگر نيز آسيب نمي‌زنند اما در فضاي مجازي هم‌چون اينترنت، پيامک، چت و... طرفينِ ماجرا، آن کم‌ترين اطلاعات درست را نيز از همديگر دريغ مي‌کنند. در پشت پرده‌ي اين ماجرا، افرادي قراردارند که شايد هيچ شناختي از همديگر ندارند و گاه آدرس‌هاي اشتباه به يکديگر مي‌دهند تا نشاني از خود برجاي نگذارند و اين‌ها همه سلامت روان افراد را با چالش‌ جدي، مواجه کرده است.
ارتباط چيست؟
ارتباط، فرآيندي تبادلي است که به‌طور معمول، هدف خاصي را دنبال مي‌کند و حيطه‌ي آن بسيار گسترده مي‌باشد. انواع ارتباط عبارتند از:
- ارتباط شفاهي (کلامي): ابزار آن، کلمه و زبان است مانند تماس تلفني و...
- ارتباط کتبي (متني): بيش‌تر از طريق نوشتار و با ابزار قلم و کاغذ صورت‌مي‌گيرد مانند نامه‌نگاري و...
- ارتباط سازنده: اين نوع ارتباط به‌طور معمول با هدف اطلاع‌رساني و انجام امور روزمره به‌طور شايسته صورت‌مي‌گيرد.
- ارتباط ويران‌گر: هدف اين نوع ارتباط به‌طور معمول، تخريب ديگري است.
- ارتباط واقعي: اين نوع ارتباط در حضور ديگري صورت‌مي‌گيرد و به‌طور معمول رودررو است. افراد همديگر را مي‌بينند و هم از طريق کلام و هم از طريق زبان بدن به يکديگر بازخورد مي‌دهند.
- ارتباط مجازي: گونه‌اي ارتباط غيرحضوري است که محصول دوران مدرن مي‌باشد و روز‌به‌روز دامنه‌ي آن گسترده‌تر مي‌شود.
مزاياي ارتباطات مجازي
بي‌شک هيچ ارتباطي بدون سودمندي نيست، کم‌ترين مزيت آن، بازخوردي است که فرد درباره‌ي خود از ديگري مي‌گيرد. فضاي مجازي، وضعيت گفتماني جديدي را براي بشر امروز که در نهايتِ ازدحام و تنگناي وقت به‌سر مي‌برد، ايجاد نموده است. اين فرصتِ گفتماني به توليد معاني و نمادهاي جديدي نيز منجر شده و به افزايش دامنه‌ي آگاهي و هوشمندي بشر کمک کرده است.
معايب ارتباطات مجازي
ارتباط مجازي از هر نوعي که باشد چه سازنده، چه مخرب، چه تبليغي و چه تخريبي، چه پيامکي که اواخر شب، سکوت و آرامش را به‌هم مي‌زند و چه اخباري که با عنوان فوري در زيرنويس تلويزيون حک مي‌شود، چون بدون اجازه‌ي قبلي و گاه غافلگيرانه و ناگهاني به فرد ارسال مي‌شود و به ميدان رواني و حريم خصوصي او تجاوز مي‌کند، نوعي تحميل است.
از اين‌رو، قبل از آن‌که محتواي پيام و گيرنده‌اش بررسي شود، بايست انگيزه‌ها و هدف‌هاي روان‌شناختي فرستنده مورد بحث و بررسي قرارگيرد. موضوعي که مي‌بايد به چشم خطر و آسيب به آن نگاه کرد، ابررسانه‌هايي چون ماهواره و تلويزيون هستند که بي‌محابا و به‌گونه‌اي سلطه‌گرانه، خود را به فضاي خصوصي افراد تحميل کرده‌اند و از اين حيث، جهاني تک‌صدايي به‌وجود آورده‌اند.
ارتباطات مجازي و اختلال‌هاي رواني-رفتاري:
افرادي که در فضاي مجازي زيست مي‌کنند و يا به‌شکلي نامتعارف زير سلطه‌ي رسانه‌ها و وسايل ارتباط‌جمعي و حاکميت صدا و تصوير قراردارند و پيوسته بمباران اطلاعاتي مي‌شوند، در حالت کلي و به‌مرور زمان به «اختلال شخصيت مرزي» مبتلا مي‌شوند.
چنين افرادي به‌طور معمول، فکرها و احساس‌هاي ديگران را وام مي‌گيرند. ذهن آنان به‌مرور زمان، انباري از معلومات پراکنده و گوناگون مي‌شود که اين ويژگي پذيرنده‌بودن و آگاهي‌هاي پاره‌پاره به‌مرور زمان، ارزش‌ها و باورهاي فرد را با بحران مواجه مي‌کند. سرکوب آن‌چه خود دارد و پذيرش آن‌چه که ديگري به او ارائه مي‌دهد، منجر به شکل‌گيري عقيده و بالطبع، رفتار منفي مي‌شود‌ و فرد رفته‌رفته دچار روان‌پريشي حاد مي‌‌گردد. خشم، نفرت، توهم، هذيان، نشخوار ذهني، بي‌ارزشي، ضعف اعتمادبه‌نفس، اضطراب، افسردگي، وسواس و حتي شکل‌گيري فکرهاي ويرانگر و... وجود او را فرامي‌گيرد.
فضاي مجازي و سازمان شخصيت
در دنياي واقعي «من»، انسان در نقش کنترل‌‌کننده ظاهر مي‌شود و ارتباط را به سمت‌وسويي منطقي و عقلاني پيش‌مي‌برد و رابطه بيش‌تر سالم و در يک چهارچوب از پيش تعيين‌شده انجام مي‌گيرد اما در فضاي مجازي، بخش «نهاد» که همان «اصل لذت» شخصيت انسان است، اوضاع را در اختيار خود مي‌گيرد و حضور «من» را به حاشيه مي‌برد و حتي به‌مرور زمان، «فرامن» را نيز از عرصه خارج مي‌کند. فرمان‌روايي «نهاد» به‌‌حدي‌ست که ارتباط، به لذت‌جويي صرف‌، خشونت و پرخاشگري کشيده مي‌شود.
سراب رابطه(سه مدل رابطه‌ي نابرابر)
آن‌چه که در چت‌روم‌ها مي‌گذرد، يک نوع نقش بازي‌کردن يا جايگزيني عاطفي است، بازي صيد و صياد است. يکي قرباني‌کننده و ديگري قرباني‌شونده است و گاه هر دوطرف مورد سوء‌استفاده‌ي يکديگر قرارمي‌گيرند. بعد از ساعت‌ها گپ و گفت‌وگو، هر دو خيال مي‌کنند سود برده‌اند و يا برعکس ، هر دو احساس مي‌کنند مورد سوء‌استفاده‌ي ديگري قرارگرفته است.
روان‌پريشي گفتماني
بسته به شخصيت طرفين،‌ گاه اين گفتمان مي‌تواند حائز لذتي دردناک باشد و با وجود دردآوربودن، لذت‌بخش باشد و به ميزاني که طرفين مورد سوء‌استفاده‌ي عاطفي يکديگر قرارمي‌گيرند، عطش‌شان براي ادامه‌دادن، بيش‌تر مي‌شود. حرف‌هاي غيراخلاقي را با وجود بار تخريبي آن، مايل‌اند که بشنوند و بگويند. استفاده از استعاره‌هاي غيراخلاقي، شوخي‌هاي سياه، دروغ‌‌گويي و جعل واقعيت، ارتباط را از حالت نرمال خارج مي‌کند. اين ارتباط چون خارج از روابط انساني سازنده است و افراد به‌راحتي و حتي بدون مجوز به فضاي شخصي ديگري وارد مي‌شوند، از اين‌رو زمينه‌ي مشاجره‌ي لفظي زودتر فراهم مي‌شود و طرفين به اين‌خاطر که تعهدي براي رعايت حريم همديگر ندارند، از هيچ لفظ و کلمه‌ي تحقيرآميز و خشونت‌باري دريغ نمي‌ورزند.
2 رهيافت ممکن
همان‌طور که اشاره شد، وسايل ارتباطي مدرن، چنان احاطه‌اي بر زندگي بشر امروز پيدا کرده‌اند که به‌راحتي نمي‌توان از آن‌ها فرار کرد چراکه رابطه‌اي تنگاتنگ با زندگي روزمره‌‌ي افراد پيدا کرده‌اند. عدم رعايت احتياط در کاربرد آن‌ها مي‌تواند خطرناک باشد و پيامدهاي ناگواري برجاي بگذارد.
- بازگشت به طبيعت: برگشت به طبيعتِ حيات انساني و عدم استفاده از اين قبيل وسايل، جز در موارد اضطراري، شايد بتواند سرسام‌آوري ‌آن‌ها را تا حد زيادي کاهش دهد و تسکيني بر دردها باشد. به‌عنوان نمونه، تلفن همراه، وسيله‌اي ارتباطي‌ست که بيش‌تر براي دسترسي ديگران به ما به‌کار مي‌رود، در حالي‌که ما تعهدي نداريم مدام در دسترس ديگران باشيم. خيلي راحت مي‌توان قيد داشتن آن‌را زد و از گوش‌به‌زنگي مدام که خود موجب سلب آرامش است، رهايي يافت.
- استفاده‌ي هدفمند: اصل مهمي که به‌کارگيري آن مي‌تواند ثمربخش باشد، استفاده‌ي برنامه‌ريزي‌شده از اين قبيل وسايل ارتباطي است.در واقع چه الزامي وجود دارد که ما مدام تنهايي‌مان را با خيره‌شدن به شبکه‌هاي ماهواره‌اي و تلويزيوني و ارتباطات اينترنتي پرکنيم؟! بي‌شک، جايگزين‌هاي بهتري وجود دارند مشروط بر آن‌که هزينه‌ي منفعت رواني خود را درنظر بگيريم.

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا